پيا م به همرزمان نهضت دموکراسي و ترقي افغانستان د رداخل کشور
پيام همبستگي طرفداران ن .د.ت.ا از امريکای شمالي پيام همبستگي طرفداران ن .د.ت.ا از امريکای شمالي

مورخ 19- 05- 2005
دوستا ن گرامي ، همرزما ن صد يق ، مبارزين نستوه ، فرزندا ن رنجکشيده وطن ، سنگر دا ران صلح و دموکراسي ، پرچمداران با غرورنهضت ورفقاي سرافرا زوسربلند د ردا خل وطن، صميما نه ترين درود هاي گرم وپرحرارت خويش را به شما تقد يم وا زفا صله هاي دورد ستهاي پرتوا ن تک تک شما را مي فشاريم . برحق شما وارثين تما م افتخارا ت گذ شته وآيند ه نهضت ورهگشاي راه ها ي پرخم وپيچ قله هاي پيروزي هستيد ، شما طي اين ده سا ل يکجا با فرزندان يتيم ، زنا ن بيوه ، مادرا ن داغديده وپد را ن رنج کشيده ي شهداي راه آزادي وآبا دي ، پرابلم ، گرسنگي ، تحقيروتوهين تفنگدارا ن وبنيا دگرايا ن را کشيده و چون صخره استوا روپا برجا براه تا ن ادامه دا ده با هرگونه سيا هي وذلت دست وپنجه نرم کرده ا يد . بلي دوستا ن عاليقد رطي بيشترا زيک دهه درکشورما گلها ی بها ری پر پر شد، سبزه ها ز رد گشت ، چهره مر غزا ر پژمرده شد و جو یبا ر خشکید، جا ی و فا ی خوبرویا ن را جفا ی ا هریمنا ن گرفت ، ا هریمنا ن بیگا نه پرست . د ر همه جا صد ا ی نو حه بلند شد ، ا ز همه جا صد ای گریه بر خا ست . د یو بد سرشت جنگ و پیا م آ و را ن مرگ و نا بو دی بر چمنزا ر و طن پا گذ ا شت ، عشق مرد ، چمن مرد ، بلبل هزا ر دا ستا ن ا ز قصه گفتن با ز ما ند . جا ی حکا یت ( نا ی ) مو لا نا آ ن فر زا نه فرز ند بلخ گزین را عر بده تفنگ و تفنگد ا را ن گرفت . جا ی د یوا ن عشا ق د لبا خته را د یوا ن عشا ق سر با خته وبجا ی تو صیف عطر د ل ا نگیز گل ا زعطر د لا ویز خو ن شهید ا ن بی گنا ه و طن ز مز مه سر زبانها شد.
چرا؟ كه د ر گلزا ر ما ا ين فتنه كرده ؟ به هرشا خه ي گل غم خا نه کرده ؟ چرا در هر نسيمي بوي خو نست؟ چرا زلف بنفشه سر نگو نست؟ چرا سر برده نرگس در گريبان؟ چرا بنشسته قمري چون غريبان؟ چرا پروا نگان را پر شكسته ؟ چرا د ر گوشه ي تنها نشسته ؟ چرا مطرب نمي خواند سرودي؟ چرا سا قي نمي گويد د رودي؟ چرا د رد ها رهي ها مون گرفته ؟ چرااين دشت خاكش خون گرفته ؟ چرا خورشيد درين خانه فروخفت؟ بها ر آ مد ، گل نوروز نشكفت ؟ مگر خورشيد و گل را كس چه گفتست؟ كه اين لب بسته و آ ن رخ نهفتست؟ مگر گل نو عروس، شوي مرد ه ؟ كه روي از سوگ غم در پرده برده ؟ چرا خورشيد در سوگ زمينست؟ چرا ا ز خون يارا ن شرمگينست؟ بهاران دا من افشان شو، زگلهايت مزا ر كشتگان را غرق گل كن بهاران تلخ منشين، خيزوپيش آي ، گره وا كن زابروچهره بگشاي بهاران خيزوزاي ابر سبكروي بريز آبي به روي سبزه و جوي سرو رويي به سرو و يا سمن بخش نوايي نو به مرغان چمن بخش .
ما معتقد يم که شما سپاه ر سا لتمند صمیمانه ويک پارچه به سوی تحقق آرمان هاي مقدس قدم به قدم به پیش میرويد و همه گی را به یک راه واحد روشن که فرجامش آ زا دی و خو شبختی ا ست فرامیخوا نيد . نهضت مردمي افتخار دا رد که دلیران آ زا ده ، درفش وحدت و همد لی را به سوی فتح سراسری و اقامه نظام عدالت ود موکراسي ، د ست به د ست انتقال میدهند. زمانه به خود فخر دارد که خاطرات و کارنامه های این لشکر یا ن صلح ودموکراسي که پابه پاي هم به پيش ميروند وتوقف نمي نمايند درج اورا ق خاطرا ت جا ودانه خويش نموده تا يا دگاري براي فرداها باشد . آسمان با این بزرگی نظاره گرهمت های بلند و عالی وارثان راه حق و عدا لت است ، مسرت دا رد از ین که راست قامتان این روزگار پر ماجرا با همه دشواری ها و مشکلات طاقت فرسای مبارزه به قد ری یک سرموی به آستان قدرتمندان سرخم نکردند . این لشکر سر بکف و عدا لت پسند ، برخا سته اند تا درآبا دي ، بازسازي وطن ، سربلندي و توسعه آرمانهای راستین چون ا مواج ناقرار اقیانوس بزرگ ، تاریخ را مرور نمایند !! اراده کرده اند تا در سفر طولا نی از خم و پیچ حوادث بگزرند و از شوق رسید ن به منزل های هدف ، راه چند شبه را یک شب بروند. همین لشکر صداقت مند که بابر افراشتن درفش وحدت و یگانگی حاضر اند که جان را به خاطر جانان بدهند و اوراق دیوان خاطرات را به خون گرم شان رنگین سازند و به خط درشت کلمه ( همبستگی و آ زادی ) را در آن منقش نمایند. همیشه در تاریخ مبارزات، روزهای بیاد ماندنی وجود دارند، روزهایی که بعنوان نشانه و مظهر هر مبارزه ثبت میشود. \" (ماکسيم گورکی) مي گويد: (( ... به دردها و رنج هايی که انسان ها در جريان تاريخ متحمل شده اند. احترام بگذارند و با احساس همدردی بنگرند٬انحرافات آنان را بفهمند و آنان را ببخشايند... بياييد راه را برای کودکان٬ که وارثان کارهای حماسی بشريت اند باز کنيم و با آموختن و احترام گذاشتن به گذشته٬ آنان را بسوی آينده برانيم و بدين گونه يک جريان دائم نيروی خلاق ميان نسل ها ﭘديد آوريم. )) توسعه انديشه نياز به بستری دارد که در آن عوا مل محيطی نقش تعيين کننده ای داشته و درصورتيکه اين عوامل در جامعه شرايط مناسبی نداشته باشد , توسعه آن با کندی مواجه و حتا به حالت توقف موقت زمانی درمی آ يد. و در اين شرايط کسانی در جامعه رشد و نقش تعيين کننده ايفا می کنند که خود جزء عوامل بازدارنده خواهند بود و در حقيقت عوامل محيطی چون غربالی عمل میکنند که آنچه ماند وابسته به ساختار اوست . شاخصه های ماندگاری بسته به بهائی است که يک جامعه برای حفظ ارزش ها و توسعه فکری می پردازد . وا زجا نب ديگردرکشورانتخا با ت ريا ست جمهوري پايا ن واکنون مسوولين جانب تعيين نمايند گا ن درپارلما ن قد م گذ اشته اند . در جامعه اي كه انتخابات دمكراتيك براي به عهده قرار دادن مسئوليتي بر كسي يا كساني بمنظور انجام وظايف محوله در قبال جمع يا اجتماعي صورت ميگيرد. مشروط به دارا بودن فاكتورهائي است كه بتوان مشروعيت آنرا قبول نمود.
و آن شامل: - احترام به حقوق مدني افراد جامعه و حراست از آن در چهارچوب اعلاميه جهاني حقوق بشر سازمان ملل متحد. - آزادي عمل گروه هاي سياسي و داشتن احزاب سيا سي مختلف و سازمان ها و نهاد هاي مد نی. - آزادي مطبوعات بر اساس گرايش هاي سياسي و صنفي مختلف و خط ومش تعيين شده درچهار چوب آزادي هاي دمكراتيك. - عدم اعمال قدرت حاكم در تعيين كانديدا توري . - داشتن نظارت مردمي مثل شوراها و احزاب در قوه‌ي قضاييه و اجرائيه . در غير اينصورت هر دولتي در قالب هر ايده و تفكر و نا مي نمي تواند جوابگوي نيازهاي اجتماعي افراد جامعه با شد. و مطرح كردن چهره هايي که حتا دارای بینش دمكراتيك هم باشند راه بجایی نخواهند برد و این گونه حاکمیت ها جز استبداد و فريب مردم و نیز كسب آراي بيشتر جهت بدست آوردن اعتبار براي رسيدن به اهداف جناحي خود چيز ديگري نمي تواند باشد. مسلما سرنوشت هر ملتی را میبایست خود آن ملت بد ست گيرد و ا فغا نستا ن نیز نمی توا نداز این قاعده مستثني با شد. مردم خود بايد خود را سا زماندهی کنند بدون آنکه هیچ قدرت سیا سی از بالا اعم از مذهبی ، سياسي وخارجي آنان را مجبور به دنباله روي نمايند. هیچ نیرو ئی غیر از مردم حق تصمیم و اعمال حاکمیت به مردم را ندارد . احزاب ، سازما ن ها ونها دهاي مردمي د رين راستا وظيفه دارند تا به ياري مرد م بشتا بند وآ نانرا کمک ومدد رسا ند . مناسب‌ ترين شکل تحقق مردم ‌سالاری در کشورنظام پارلمانی بر اساس تفکيک قوای سه‌ گانه و تضمين حقوق و آزادي‌های فردی و ا جتماعی مندرج در اعلاميه جهانی حقوق ‌بشر است. بيرون ا زين چوکا ت آنچه صورت ميگيرد به نظرما براي روشنفکرا ن ، احزاب وسازمانهاي سيا سي قا بل قبول نخواهد بود .
د رفرجا م خواستيم نظريا ت خويش را ذيلآ تا کيد نماييم : 1- آرزو داريم با تما م امکا نا ت به دروازه هاي تک تک رفقاي که به هرنا م وعنوا ن فعا ليت جدا گا نه ومستقلا نه دا رند و تا آنجا که ديده شده يک پشتا ره حرفهاي دقيق و وطني دا رند که روي بعضي ملحوظا ت ، شکررنجي وآزرده گي هاي دارند، ومتا سفا نه تا اکنو ن اين خواست ها نا شنيد ه ما نده ، شما د رين راستا پيشگا م شده يک با رديگراستواري واصوليت تا نرا به اثبا ت رسانيده، مراجعه فرماييد . 2- ا زتشد دوپراگنده گي جدآ جلوگيري و منا فع نهضت را با لا تر ازهرگرايش زبا ني ، منطقوي ، سمتي ، جناحي وفرکسيوني ترجيح دا ده رسا لت روشنفکري ووطني خويش را انجا م بد هيد . 3- افتخا را ت گذ شته را جزي ا زبرنا مه کاري نهضت قرا رداده مسووليت وجداني وميهني خويش را د رقبا ل شهداي گلگون کفني که به هدايت ودستورحزبي تا سرحد شها دت به پيش رفتند ومنتظراجرات وعملکرد شما اند ، ادا وروا ن آنا ن را شا د گردانيد . عيا دت ووارثي ا ز خانوا ده شهدا وظيفه ا ست که نبا يد درآ ن تا خيرصورت گيرد . 4- ا زمنافع کوتاه مد ت ، ا زوابستگي هاي منطقوي وزبا ني که متا سفا نه درين اواخرگريبا ن گير تعد ا دی بوده که شديدآ خلا ف پرنسيب هاي گذ شته وبه ضررآينده خواهد بود اگرخود داري شود بهترخواهد بود درغيرآن ما شا هد شکست هاي درآينده چو ن گذ شته خوا هيم بود . 5- ا شخا ص وافرا د که تصميم دا رند نهضت را درراه منا فع شخصي وگروپي خويش بکارگيرند ا زهمين لحظه قطع روابط فرموده آ رما ن شهدا را پاس بداريد. 6- عليه کيش شخصيت ، نشنليزم ، چپ افراطي وراست بنيا دگرايي ،ائتلا ف هاي موقتي ، اشخا ص سالاري ، تصميم هاي عجولا نه و امراض کود کا نه قا طعا نه مبارزه نماييد . 7- تحليل عميق ا زا وضا ع مشخص ، تصميم د سته جمعي ، ستراتيژي درازمد ت ،وفا دا ري به آرمانهاي زحمتکشا ن واتکا به ستمد يد ه گا ن را درنهضت افزايش بد هيد .
با احترما ت فراوا ن رفقاي تا ن درآمريکاي شما لي
May 20th, 2005


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها